سخنان اقتصادی تاجگردون
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 61
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 141
:: بازدید ماه : 1228
:: بازدید سال : 4520
:: بازدید کلی : 104140
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 10 / 8

عصردنا: نماینده مردم شهرستان های گچساران وباشت در مجلس شورای اسلامی به دعوت انجمن جامعه اسلامی اصناف و بازار تهران، دوشنبه(هشتم آبان) ساعت 8:45 در  مسجد امام خمینی (ره) بازار در مورد مشکلات اقتصادی کشور برای بازاریان سخنرانی کرد.

مشروح سخنرانی وی به شرح ذیل آمده است:

با عرض سلام و ادب به پیشگاه آقا امام زمان و خرسندی از اینکه توفیق یافتم در این جمع ارزشی، پایدار و وفاداران به نظام و دین مقدس اسلام حضور پیدا کنم.

صحبت هایم را به بحث صرفا اقتصاد معطوف می کنم، چیزی که قاعدتا دلسوزان نظام مقدس جمهوری اسلامی از جمله بازاریان این روزها دغدغه ذهنشان است.

در این جلسه که انسان های اندیشمند و اصولی و پایدار نظام حضور دارند اگر خدای نکرده از زبان امثال بنده، کلامی که بیانگر وضع نامطلوب است، بیان شود، قاعدتاً نباید سیاه نمایی تلقی شود بلکه انشاء الله من باب بیان واقعیت، تذکر و به خاطر تغییر وضع بیان می شود، وگرنه همه ما ایران و ظرفیت های انقلاب اسلامی را می شناسیم و می دانیم که اقتصاد واقعی ما حقش این نیست .

به نظر بنده سه سوال وجود دارد که برای مصالح کشور باید به آنها پاسخ داد:
1- ما چه اقتصادی داریم؟(وضعیت کنونی اقتصاد ما چگونه است) 2- چرا وضعیت اقتصاد ایران اینگونه شد؟  و 3- چه باید کرد ؟ که بنده با توجه به وقت محدود به صورت تیتروار به بیان آنها می پردازم.




اول اینکه چه اقتصادی داریم ؟ یا وضعیت کنونی اقتصاد ما چگونه است؟  

1. در اقتصاد ایران آمارها متناقضند و لذا کسی به آمارها اعتماد ندارد . نتیجه اینکه چه بازاری و چه تحلیل گر اقتصادی و چه انسان عاقل و چه فعال اقتصادی به آمارهای ارائه شده توسط نهاد های رسمی اعتماد ندارند.

2.  متعاقباً شاخص های اعلام شده توسط نهادهای رسمی نیز مورد پذیرش جامعه نیستند واین  یک ضعف اساسی برای نظام و تصمیم گیری اقتصاد است .

3.  محور و هدایت گر اقتصادی مشخص نیست یعنی امروز در مملکت ما مشخص نیست چه کسی تصمیم می گیرد و چه موقع قرار است تصمیم بگیرد، چه موقع قرار است تصمیم را اعلام کند و چه موقع قرار است تصمیم را اجرا کند . لذا آن شاقول وسط و اصلی که باید همه ی اینها حول آن بچرخند در اقتصاد ما وجود ندارد .

4.  مدت مدیدی است که تولید به عنوان مهم ترین رکن اقتصاد کشور به فراموشی سپرده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است .

من برای اثبات این ادعا بخش هایی از گزارشی را که همین چند روز پیش یعنی در مهرماه توسط مرکز پژوهش های مجلس بر اساس نظرسنجی از 98 تشکل اقتصادی سراسر کشور تهیه شده را ارایه می کنم:

واحدهای تولیدی با 42.5 درصد ظرفیت در این 98 تشکل در حال فعالیت هستند.
این واحدها از نظر اشتغال تنها از 50.2 درصد ظرفیت اشتغال خود استفاده می کنند.
میزان تولید این واحدها نسبت به سال گذشته 40.3 درصد کاهش پیدا کرده است.
میزان اشتغال نسبت به سال گذشته در همین واحدها 36.5 درصد کاهش پیدا کرده یعنی از هر 100 نفر 36 نفر بیکار شده اند.
قیمت محصولات این واحدها نسبت به سال گذشته 87.9 درصد بالاتر رفته است.
قیمت مواد اولیه این واحد ها نسبت به سال گذشته 112 درصد افزایش پیدا کرده است.
در این 98 تشکلی که شاید هزاران واحد تولیدی بشوند، طی سال گذشته 50 واحد جدید راه افتاده و 556 واحد تعطیل شده است. یعنی 10 برابر آن چیزی که واحد جدید راه افتاده واحدهای تعطیلی ما هست . یعنی آمار گزارش مهرماه است.

لذا از این گزارش رسمی و نظرسنجی سراسری ملاحظه می شود وضعیت تولید ما چگونه است .

5. دولت فعلی بخاطر محدودیت فروش نفت و عدم انتقال ارز به داخل با کسری بودجه شدید روبرو است .

6. دولت علی رغم تمامی تلاش و صدور بخش نامه و دستورالعمل ها هنوز نتوانسته است حجم هزینه های جاری خودش را که عامل اصلی کسری بودجه، تورم و عدم هماهنگی در جامعه است را کاهش دهد.

7. رکود فزاینده شده است و حتی سرمایه گذاری های دولت که باید به رکود کمک کند به 30 درصد تقلیل پیدا کرده. البته در حال حاضر تنها 14 درصد تحقق یافته و تا پایان سال پیش بینی می شود حداکثر به 30 برسد.

8. تورم فزاینده باعث ایجاد فشار شدید بر سبد کالای معیشتی و ضروری مردم شده است .

9. تورم تولیدی اتفاق افتاده که علامت بدی به جامعه می دهد. یعنی علامت می دهد که در فاصله ای نه چندان دور باید شاهد یک تورم بسیار بالاتر در اقلام مصرفی خانوارها باشیم . دلیل این ادعایم این است که هزینه تولید یا تورم شاخص های تولید در حال افزایش است و ما در آینده ای نزدیک به خاطر اینکه کالاها گرانتر تولید شده و وارد جامعه شود می بایست شاهد یک افزایش شدید و دوباره قیمت در کالاهای مصرفی باشیم .

به خاطر اینکه این مفهوم در اذهان روشن تر و متواتر شود کنید، چند آمار ارایه می کنم:

در فروردین 89 رشد شاخص قیمت کالاهای تولیدی 7.3 درصد بوده ، در فروردین 91 این عدد به 32.4 درصد رسیده است که یعنی بیش از 4 برابر رشد کرده است و باید انتظار این را داشته باشیم که در چند ماه آینده تورم بیشتر می شود.
بر اساس آمار رسمی دولت، بیکاری به خصوص در رده ی سنی  15 تا 29 سال یعنی جوان دنبال کار به 26.5 درصد رسیده است.

10. نرخ دلار از 1060 تومان در سه ماهه اول سال 90 به بیش از 3000 تومان در حال حاضر رسیده است. به عبارتی ارزش پول ملی ما یک سوم شده است.  مهم تر از نرخ دلار که پایه های اقتصاد ما را به هم ریخت و شما روز به روز اثرات آن را می بینید، نوسان نرخ  دلار است. نرخ ارز شامل 1060تومان، 1050تومان ، 1577 تومان ، 2443 تومان ، 3800 تومان  و 3300 تومان شد.  این نوسان اثر بد و مزمنی چون: رانت، فساد،  توزیع نابرابر درآمد، بی اطمینانی بازار، فلج شدن دولت و گسترش انتظارات تورمی در جامعه گذاشت.

11. در چنین وضعیتی در 6 ماهه اول سال ، 300 میلیارد در بازار خرید و فروش ارز شد. شما همین این عدد را چرتکه بیندازید در همین نوسان ارز چه حجمی از پول در جیب چند نفر یا چند ده نفر یا چند صد نفر دارد جا به جا می شود. این ها اقتصاد ما را فلج می کند . به جز افزایش قیمت، همین نوسانات ارز است که یک گردش پول وسیعی را در جامعه ایجاد می کند و می چرخاند و اقتصاد به هم می ریزد و بازار را نامتعادل می کند و نا اطمینانی را گسترش می دهد.

12. متاسفانه رشد شدید نقدینگی ما هم در مدار تولید نیست، رشد شدید نقدینگی عمده اش سهم دولت است و به خاطر مخارج بی رویه دولت است. در شهریور 1390 حجم نقدینگی که عامل اصلی و موثر در تورم است 318هزار میلیارد تومان است که تنها طی 7-6 سال اخیر از 100 میلیارد به 318 هزار میلیارد افزایش یافته که فاجعه آمیز بوده است و فاجعه آمیزتر اینکه از شهریور 1390 تا شهریور 1391 این 318 هزار میلیارد تومان به 395 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرد. یعنی نزدیک به یک چهارم افزایش پیدا کرد. این عدد ، عدد بسیار وحشتناکی است و در اقتصاد کشور فاجعه آمیز بود.

13. در کنار همه ی اینها در عرصه بین الملل و مبادلات به دلیل دشمنی تمام دولت های غرب ، تمام آنانی که که تحمل دیدن انقلاب را نداشتند با تمام قوا به فرموده مقام معظم رهبری به جنگ اقتصادی با ما آمدند .

این وضع اقتصاد ماست، البته شاخص ها زیاد است و من صرفاً چند شاخص را ارایه کردم.

اما چرا وضعیت اقتصاد ایران اینطور شد ؟

به سه دلیل وضعیت اقتصاد ایران اینگونه شد: 1- مشکلات ساختاری 2- مشکلات مدیریتی و اجرایی 3- مشکلات بین المللی

مشکل ساختاری:
در باب مشکل ساختاری حرف های بسیار گفته شده لذا زیاد به آن نمی پردازم و صرفاً به چند مشکل ساختاری اشاره می کنم:
1. وابستگی شدید اقتصاد دولت ایران به نفت ، مشکل ساختاری ماست و هر کسی که آمده نتوانسته این مشکل را حل کند . هر چقدر هم که مقام معظم رهبری ابلاغیه دادند ، سیاست های کلی برنامه پنجم دادند، چشم انداز دادند  که دولت وظیفه دارد هزینه های جاری خود را کم کرده و صرفاً از درآمدهای غیرنفتی تامین کند.  
معنی این حرف این است که دولت وقتی نمی توانی درآمدهایت را بالا ببری پس باید هزینه هایت را کم کنی و این عدم تعادل را نباید از جیب مردم خارج کنی. ولی متاسفانه این اتفاق افتاد و سال به سال هم دائما فاصله بین درآمدها و هزینه های جاری در حال افزایش است .

2. غیر شفاف کردن منابع و مصارف دولت.  خودمان را گول می زنیم، بودجه را بطور صوری اضافه می کنیم، اصطلاحاً در بودجه آب می ریزیم و بعد هم وسط سال که بودجه کم آوردیم از مردم به روش نادرست می گیریم.
دلایل ساختاری دیگری نیز وجود دارد که فرصت پرداختن به آن نیست.


مشکلات مدیریتی و اجرایی:

1. دولت در تمامی ارکان ولع پول خرج کردن دارد، داشته و خواهد داشت .
این سروصدای دولت که می گوید مجلس دارد دست ما را می بندد فقط به خاطر این است که مجلس از ولع پول خرج کردن دولت جلوگیری می کند. بودجه جاری دولت طی 6-5 سال از 20 هزار میلیارد تومان رسیده به 100 هزار میلیارد تومان ، این عدد در یک اقتصادی مثل اقتصاد ما بسیار وحشتناک است.

2. محور اقتصاد در کشور گم شده و تنظیم کننده نداریم .
دولت در بالاترین مقام اجرایی در ریزترین مسائل اجرایی نفوذ و دخالت می کند و برخلاف تمامی سیاست های اصل44 که مقام معظم رهبری و فرمایشات و سیاست های ابلاغی، متاسفانه دولت در تولید، توزیع، قیمت گذاری و در همه چیز نفوذ کرده بطوریکه برگشتش نیز خیلی سخت است.

3.خارج شدن حجم وسیعی از کارشناسان از بدنه دولت.
حجم وسیعی از کارشناسان ما و مدیران ما از بدنه دولت خارج شده و شاهد بارز این موضوع هم تفاوت دولت نهم و دهم در استفاده از کارشناسان و مدیران باتجربه و قوی است که هیچ شباهتی به هم ندارند.

4. دولت بدون استراتژی اقتصادی مدیریت اقتصادی را شروع کرد لذا چشم اندازهای ابلاغی مقام معظم رهبری و تصمیمات کلان کشور فراموش شده است.

5. در بحث ارز و نرخ ارز انصافاً فاجعه آفریدیم و قانون را در بحث ارز زیر پا گذاشتیم.
بانک مرکزی به نظر من به عنوان متهم درجه یک اقتصاد ایران و مقصر اصلی، ندانسته، ناخواسته و یا نتوانسته وظیفه اش را عمل کند. از فروردین سال 90 تا 17 مهر 1391 یعنی حدود 18 ماه ، 65 مورد اقدام به سیاست گذاری و یا صدور بخشنامه جدی در حوزه ارز توسط بانک مرکزی انجام شده است. یک بازاری، یک فعال اقتصادی، یک واردکننده، یک صادرکننده وقتی در طول 18 ماه با 65 مورد بخشنامه بعضا متناقض روبرو می شود چطور می تواند تصمیم بگیرد. این امر بیانگر این است که دولت برنامه ندارد لذا به بی ثباتی دامن زده است. متهم درجه یک اقتصاد ایران در فاجعه ارزی بانک مرکزی است.

6. تزلزل در تصمیمات بانک مرکزی

مصاحبه های التهاب زا در جامعه که نشان دهنده تزلزل در تصمیمات بانک مرکزی توسط بالاترین مقام های تصمیم گیرنده در بانک مرکزی بازار را متورم کرد، در این چند مدت دیدیم یک بار اتاق پایاپای ارز راه انداختیم، یک بار بورس ارز راه انداختیم، یک بار گفتیم از طریق صرافی ها و بانک های مجاز مبادله ارز می کنیم، امروز هم می گوییم از طریق اتاق معاملات. بعد گفته می شود بورس ارز لغو شد و مجدداً  می گوییم بورس هست. هر لحظه در ذهن من مسئول یک چیز می تراود و فردا عمل می کنم. لذا بازار نمی تواند تصمیم بگیرد و فعالین اقتصاد کشور در این تراکم و تزلزل تصمیم گیری، تصمیم گیری برایش سخت است و هرکسی باشد هم نمی تواند تصمیم بگیرد.

7. کنار رفتن و اوت شدن بانک مرکزی به عنوان بزرگترین تقاضا کننده و عرضه کننده در بازار ارز .بزرگترین تقاضا کننده ارز بانک مرکزی است ولی الان در حاشیه است و هیچ نقشی در سیاست گذاری در بازار ندارد.

8. عدم اجرای قانون در تعیین نرخ ارز مرجع و اختصاص ارز ارزان به واردات کالاهای لوکس
قانون مشخص کرده که 1226 تومان فقط مبنای محاسبه است و باید این نرخ مدیریت شود و متناسب با تورم داخلی و تورم بین المللی این نرخ  تعدیل شود. وقتی تورم ما افزایش پیدا کند صادرات و واردات ما دچار آسیب می شود و باید با نرخ ارز آن را تعدیل کنیم ولی این کار را در این 3-2 سال انجام ندادند و یکباره ارز از 1226 تومان به 3800 تومان رفت. بانک مرکزی و دولت قانون را رعایت نکردند و نتیجه اش این شد.

9. توقف بی مورد عرضه ارز در یک بازه زمانی نامناسب و خطرناک
در شرایطی که بازار ما  به شدت ولع درخواست ارز را داشت دولت محترم به هر دلیلی که اسمش را تدبیر گذاشتند ارز را در یک بازه زمانی بسیار حیاتی به بازار عرضه نکرد. در بازار هم وقتی نگاه می کنند و می بینید یک کالا کم شده ولع پیدا می کنند که آن را بخرند و به همین دلیل قیمت بالا می رود. بنابراین وقتی دولت ده روز ، بیست روز، یک ماه ارز را عرضه نکرد این اهانت به بازار بود . یعنی بازار، من ارز ندارم یا نمی توانم و یا نمی دانم چکار باید کرد، این موجب شد که افزایش شدید نرخ ارز اتفاق بیافتد. من به همین دلایل و ده ها دلیل دیگر می گویم که بانک مرکزی بازار را رها کرد و متهم درجه اول ما در زمینه ارز است.

10. وجود تقاضای احتیاطی ارز در بین تولید کننده گان
همه ما وقتی می بینیم که قیمت حبوبات می خواهد بالا برود برای احتیاط به اندازه مصرف یک ماهمان می خریم. تولیدکنندگان هم وقتی دیدند ارز قرار است کم شود همه ولع پیدا می کنند و تقاضای احتیاطی شان را در بازار عرضه کردند و قیمت را بالا کشیدند.

11. تبدیل حجم وسیعی از نقدینگی به ارز و تمایل جدی به حل نشدن
تبدیل حجم وسیعی از نقدینگی جامعه بخصوص در اشخاص حقوقی، شرکت های وابسته به بنگاه ها و نهاد های مهم اتفاق افتاد. آنها پولشان را جهت جلوگیری از کاهش ارزش تبدیل به ارز کردند پس حجم وسیعی از پول تبدیل به ارز شد . که این یعنی تقاضا برای ارز. چون ارز را متناسب با قانون تبدیل نکردیم و چون بطئی آن را رشد ندادیم این فاجعه آفریده شد. از طرف دیگر اعتقاد شخصی ام بر این است که هنوز تمایل جدی به حل نشدن این موضوع وجود دارد .

12. عدم واکنش سریع در مقوله اقتصاد داخلی
به نظر من واکنش سریع به اتفاقات پیرامون مقوله اقتصاد داخلی وجود ندارد، یعنی اینکه خیلی سریع تر از اینها می توانستیم اقتصادی را که اینهمه بحران را در این 34-33 سال طی کرده سامان دهیم و واکنش مناسب به مشکلات نشان دهیم.  نظامی با این همه کارشناس، مدیریت قوی و دلسوزی مقام معظم رهبری که می توانند همه اینها را اداره کند، به نظر من می توانست خیلی سریع تر واکنش نشان دهد ولی واکنش نشان نداد و نتیجه اش همین است که شد.

13. به نظر من هنوز عدم تمایل جدی برای حل موضوع وجود دارد ونشان دهنده این موضوع اتفاقاتی است که در جامعه رخ می دهد. در شرایطی که اقتصاد در اولویت است، مسئولین نظام ما متاسفانه به جای پرداختن به مقوله اقتصاد به مقولات دیگری می پردازند که نیاز دشمن است.اگر ما به اتکا اقتصادمان تلاش می کردیم الان این اتفاق نمی افتاد. دقیقا جایی داریم بازی می کنیم که دشمن دوست دارد. چیزی که مقام معظم رهبری نیز در اقتصاد مقاومتی فرمودند ولی شما وقتی رادیو و یا تلویزیون را باز می کنید متوجه گفتمان دیگری در مسئولین محترم اقتصادی می شوید.

14. متاسفانه نظام اجرایی ما مثل یک بچه پولدار و به عبارتی مثل بچه کدخدا پول خرج می کند. دستش در جیبش است و پول خرج می کند بدون اینکه بداند این جیب، جیب خودش نیست و جیب مردم است.


مشکلات بین المللی:
تحریم همه جانبه علیه ما، بحث ارز، عدم فروش نفت، تحریم بانک مرکزی، گاز و سایر مشکلاتی که روز به روز زیاد می شود. همه اینها مشکل ماست نه فقط تحریم ، نه فقط ارز و نه فقط مدیریت.
سهم تحریم چقدر است؟ بعضی ها می گویند 50 درصد و بعضی از دولتمردان حتی 95 درصد مشکلات را به تحریم ها ربط می دهند. فی الواقع ما نشان می دهیم که  تحریم عامل اصلی نیست و ما نباید تا این اندازه این فضا را برای دشمنان بوجود بیاوریم که تحریم باعث بوجود آمدن این فضا شده است.


چه باید کرد ؟
بخشی کارهای سیاسی مدیریتی است و بخشی نیز کارهای سیاسی اقتصادی است.
به عنوان کسی که کارم اقتصاد است متاسفانه باید بگویم که راهکار موجود راهکار سیاسی اقتصادی است و بعضاً راهکار سیاسی غالب بر راهکار اقتصادی شده است. که این خیلی بد است.

1. دولت به عنوان مجری، باید تکلیف خودش را مشخص کند و از این وضعیت بد اقتصادی خودش را نجات دهد. هیچ کس نمی فهمد که افسار این اقتصاد در دست کیست!

یک روز میگوییم فرمان اقتصاد در دست بازار، یک روز در دست دولت ، یک روز در دست تولید کننده و یک روز در دست وارد کننده است. ولی الان شما نمی دانید در دست کیست و این بدترین وضعیت برای اقتصاد ماست. دولت باید وضعیت خودش را مشخص کند و سریع تر به خودش برگردد و فکر نکند که 9 ماه بعد دیگر رئیس دولت نیست . خیر، اتفاقا حیاتی ترین وقتی که دولت باید به فکر خودش باشد همین الان است. اگر این اقتصاد بد شد 6 ماه دیگر قابل جمع شدن نیست.

مهم ترین موضوع ما در چند ماه آینده، موضوع انتخابات ریاست جمهوری است و بالاتر از آن که نداریم. لذا همه منتظر این بودند که مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی درباره موضوع انتخابات ریاست جمهوری چه می فرمایند، ایشان فرمودند هیچ کاری نکنید، بیخودی سر و صدا راه نیاندازید، چرا؟ چون ایشان میدانند که موضوع مهمتر چیز دیگریست و آن اقتصاد است.
ولی همه ی ما اقتصاد را ول کرده ایم و این موضوع را گرفته ایم. و این یک اشکال جدی است که در ساختار ما وجود دارد. به نظر من دولت باید هر چه سریع تر خودش را جمع کند و برگردد.

2. دولت به دنبال پیدا کردن شریک برای خود در این نابسامانی ها نباشد
پیدا کردن شریک چیزی را از اتهام کم نمی کند، دولت خودش شروع کرد و خودش هم باید جمع کند. حتی اگر خودش شروع نکرده وظیفه ذاتی اش این است که این بحث را جمع بکند.

3.  دولت محور اقتصاد را مشخص بکند

نمی دانیم محور اقتصاد وزارت اقتصاد است، بانک مرکزی است، سازمان مدیریت و برنامه ریزی است، وزارت صنعت ویا وزارت کشاورزی بالاخره چه کسیست؟

شیر گران می شود می گویند تقصیر صنعت است، صنعت می گوید تقصیر کشاورزی است. یکی می گوید ارز به من ندادند و آن یکی می گوید ریالش را در بودجه نریختند. بنده به عنوان کارشناس اقتصادی بودجه عرض می کنم انصافا بین اینها کسی که کنترل کند نیست. آقای رییس جمهور هم هر چه بخواهند وقت بگذارند نمی توانند این کار را انجام بدهند. یک شخص که عالم به همه ی امور نیست.

4. فرهنگ ببخشید را در دولتش جاری کند
در ایران ما همین کلام ارزشی اسلامی را رعایت کنیم. در جامعه حضور یابید و بگویند ببخشید، ما اشتباه کردیم.

5. مدیران نالایق را حذف کنند
مدیران نالایق را حذف کنید. تعارف نداریم. نه اینکه اگر انتقاد یا تعرضی به یک مدیر شد، بسیج شوند و اتهام بزنند که منتقدین برای آمریکا دارند تلاش می کنند.

6. قوای دیگر کشور را خائن به انقلاب، نظام و اقتصاد ندانیم
قوای دیگر کشور را همراه خود بدانیم، این گفتمانی که متاسفانه این روزها در جامعه رواج پیدا کرده بدترین شکل اداره مملکت است.

7. دولت بودجه و هزینه کرد خودش را محدود کند

مردم که همیشه روزنامه می خوانند و رادیو و تلویزیون گوش می دهند و نگاه می کنند چه علامتی از محدود کردن دولت می بینند؟ سمینارهایش کم شده؟ هدایایش کم شده؟ تبلیغاتش کم شده؟ ماشین های دستگاه های دولتی کم شده؟ چه چیزی اتفاق افتاده؟ آیا دولت نباید یک علامتی در رابطه با کاهش بودجه خود به جامعه بدهد؟ من بازاری، من کارمند هم نگاه می کنم وقتی هیچ اتفاقی نیافتاده، می گویم پس این اخبار شعار است و عدم اطمینان را در جامعه تزریق می کنیم.

8. بپذیریم که بازار ارز فقط خود ارز نیست

بپذیریم که بازار ارز فقط خود ارز نیست بلکه تابعی است از رشد نقدینگی، مدیریت متزلزل، سیاستگذاری نابجا و سایر موارد که باید به آنها پرداخته شود.باید یپذیریم که ارز فقط چهار راه استانبول نیست، نقدینگی است، تولید و مدیریت است و همه اینها را باید با هم مدیریت کرد نه اینکه یک نظر مسئول توزیع ارز باشد. یک نفر مسئول توزیع پول باشد. این فاجعه است.

9. دولت حداکثر برای یک سال سیاست ارزی داشته باشد
نمی گویم حداقل یک سال، بلکه برای حداکثر یک سال آینده دولت یک سیاست ارزی مشخص داشته باشد.

10. نرخ مبادله رسمی اعلام شود و در این زمینه مدیریت شود.

11. تمامی های ال سی های گشایش شده توسط بانک ها و بانک مرکزی باید مورد احترام شمرده شود.
این وضعیت را دو مرتبه در اقتصاد داشتیم، در سال 82 هم داشتیم. شما به عنوان یک وارد کننده ماشین آلات صنعتی، کالاهای خاص به بانک مرکزی رفتید 120 درصد پول پرداخت کردید، ضمانت نامه هم دادید و با دلار 1226 تومان ال سی گشایش کردید و حالا بانک مرکزی می گوید باید دلار 2500 تومان بدهید. در حالیکه وارد کننده ارز را با 1226 تومان خریده و معامله انجام شده و پول را پرداخت کرده است، شما نباید بگویید بروید و با دلار 1500 تومان معامله کنید. بی احترامی به ال سی های گشایش شده بازار را مختل می کند. حجم آنها هم خیلی وسیع است.
در سازمان مدیریت در سال 82 همین نرخ ارز از حول و حوش 300 به 700 رسید، خدا رحمت کند مرحوم دکتر نوربخش را آمد و گفت چه کنیم که بازار را کنترل کنیم و تولید به هم نریزد. نشستیم محاسبه کردیم که چقدر ال سی گشایش شده، چقدر 10 درصدی، چقدر 50 درصدی،  چقدر 100 درصدی. عددش را حساب کردیم و به بانک مرکزی پول را واریز کردیم و تولید کننده و بازاری متوجه نشد، چون بازار را مختل می کرد. متاسفانه هر چه می گوییم کسی توجه نمی کند و همه فکر می کنند رانت می دهیم . این رانت را به تولید بدهیم، به جامعه بدهیم نه به افراد خاص. رانت اگر به طرف افراد خاص رفت مردم نمی پذیرند. ما می گوئیم این رانت را به تولید و به کسانی که می خواهند وارد کنند بدهید. متاسفانه اینکار را انجام ندادند و امروز باید شاهد این اتفاق باشیم. هنوز هم دیر نشده، بانک مرکزی و دولت باید این موضوع را حل کند وگرنه فاجعه اش 6 ماه دیگر اتفاق می افتد.

12. واردات بدون مشخص شدن کانال رسمی ارز ممنوع شود.

13. نرخ تجویزی مناسب قابل قبولی برای صدور کالا بشود.

14. شبکه توزیع کنترل شود
حجم وسیعی از ارزی که 1226 تومان از دست رفته و الان دارد با 4000 تومان در بازار عرضه می شود مشخص است توسط چه کسانی بوده اند. عمدتا آدم های مهمی هستند که مشخص است. 80 درصد از آنها 20-10 نهاد عمومی بزرگ هستند.

15. سیاست حمایت از تولید داخل در مقابل تحریم ها اعمال بشود.

سیاست افزایش مالیات و هر شرایطی ممنوع شود .
سیاست های تعزیراتی در مقابل تولید کاهش پیدا کند .
تنفس های بازپرداخت ها گسترش یابد.
این روزها هر کسی با کمترین بدهی ممنوع الخروج است. تولید کننده ای که تمام زندگی و سرمایه اش در ایران است بابت یک بدهی کوچک مالیاتی ممنوع الخروج می شود. این موارد باید درست شود. البته ما در مجلس طرحی داریم که در روزهای آتی ارایه می شود.

و ده ها موضوع دیگر که دولت باید برای حمایت از تولید داخلی در مقابل تحریم به آنها توجه کند.

16. فساد دولتی و استفاده از فضای ارز در کانالهای شبه دولتی باید برداشته شود.

17.  جاهایی که وابسته به بانک ها هستند و بانک ها از طریق این مسیرمی توانند نهاد های پولی خودشان را تزریق کنند باید محدود شود.

18. بودجه سال 92 که پیش رو است باید انقباضی شود.
اگر باز دولت ولع پول خرج کردن در برنامه داشته باشد فاجعه آمیز است و اقتصاد ما فلج خواهد شد. باید بودجه انقباضی باشد تا مردم و جامعه احساس کنترل کنند.

19. پرداخت مستقیم یارانه ای محدود شود.
بعضی ها گفتند که با افزایش نرخ ارز ما می توانیم یارانه ها را افزایش دهیم. وقتی  این را دیدیم یک طرحی به مجلس دادیم که هر گونه افزایش و هر گونه پرداخت جدید ممنوع شود. شما وقتی 45 هزار تومان به جیب یک خانواده پرداخت می کنید و از آن طرف 100 هزار تومان از آن جیب خارج می کنید با این سرعت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سرعت گردش پول ما 8/4 درصد است، این عدد برای اقتصادی که رکود داشته فاجعه آمیز است.

20. مبادله تهاتری با خارج از کشور راه بیافتد
این شیوه را راه بیاندازیم و مجوزهای لازم را بگیریم. واکنش سریع یعنی همین. اقتصاد مقاومتی یعنی همین. مبادله تهاتری راه بیافتد تا تولید کننده و وارد کننده از این منابع ارزی استفاده کنند و اگر تولید کننده بتواند از این منابع ارزی با روشهای تهاتری استفاده کند به اقتصاد ما کمک خواهد شد.

امیدواریم که خداوند دولت محترم و مسئولین نظام را توفیق بدهد تا یک بار دیگر باز گردیم و از این وضعیت نجات پیدا کنیم. عزت ایران بالاتر از همه اینهاست و ما می توانیم در مقابل این وضعیت مقاومت کنیم. انشاالله همه ما، دولت مردان، قوه مقننه، بازاریان همه و همه برای رهایی از این وضعیت تلاش کنیم.

ما هم در مجلس تمام تلاشمان این است تا موارد و قوانینی که برای هدایت اقتصاد لازم است مهیا شود.





:: بازدید از این مطلب : 961
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه